جدال سنت و مدرنیته
گاهی برخوردهای سنت و مدرنیته خیلی جذاب و گیج کننده می شود. تفاوت های سنت و مدرنیته بخصوص در ارزش های اخلاقی و خوب و بدهای رفتاری خیلی خوب خودشان را نشان میدهند.
یکی معتقد است که بازیگر و موسیقی دان ایرانی باید فلان گونه رفتار کند و دیگری به چیزی کاملا متضاد معتقد است. اولی که میبیند زورش به این هجوم فرهنگی نمیرسد و هر روز معتقداتش دارد بیشتر به فراموشی میرود و بیشتر از سکه می افتد زورش میگیرد و حتی فحش ناموسی هم میدهد و دیگری از شدت تعجب با چشمانی از حدقه بیرون زده به رفتار و گفتار اولی مینگرد که مگر چه اتفاقی افتاده؟؟؟
یکی داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن فرزندش را از نظر اخلاقی بررسی میکند و مطلقا هیچ نقطه وفق اخلاقی در آن نمیابد و دیگری سفره پهن میکند و از شدت شادی و هیجان آمدن چنین عیدی در پوست خودش نمیگنجد.
من نمیگویم باید چه بشود یا بهتر است چه اتفاقی بیافتد! اما چیزی که میبینم همان روال طبیعی از میدان بیرون رفتن سنت ها و جا باز شدن برای مدرنیته است. مدرنیته ای که ارزش های اخلاقی و خوب و بد و جهان بینی و فلسفه مردم را در همه جای دنیا دارد یک دست میکند.
مومن و کافر و دیندار و بی دین و شیعه و سنی و همه این دسته بندی های سنتی را کنار میزند و انسانیت و حقوق بشر را با قوت و قدرت جایگزین آن دسته بندی ها میکند.
چیزی که من میبینم ضعف روزافزون سنت و نفوذ بیسابقه ارزش های جدید است...
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.