دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

اینجا مجموعه ای از اندیشه های یک نافیلسوف معمولی را خواهید خواند. از نظر دادن دریغ نکنید...
نکته: مطالب این وبلاگ حتما با ذکر منبع یا نام نویسنده هستند؛ پس مالکیت مطالبی که بدون ذکر منبع آمده مربوط به همین وبلاگ میباشد:)
اینستاگرام: daily_dialectic

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۴ مطلب در آبان ۱۳۹۵ ثبت شده است

این را از هر کسی که میخواهید بپرسید! قصد مغالطه ندارم ولی همه میدانند که کسی که -به قول فرنگی ها- "تکست" نخوانده باشد جزو باسوادها نیست. 

واقعا عجیب است! ولی سواد فقط در کتاب پیدا میشود. گوش کردن به سخنرانی و خواندن سایت و کانال و این چیزها سواد نمیدهد.

این روزها هم تا دلتان بخواهد کتاب به درد نخور پیدا می شود.  پس ظاهرا قبل از هر کاری اول باید گشت و با راهنمایی متخصصین، معتبرترین کتاب ها را پیدا کرد ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۵ ، ۰۹:۴۸

.

فلسفه -آنطور که تاریخ های فلسفه میگویند- از گوش دادن به طبیعت آغاز شد.

در حقیقت اولین موضوع فلسفی که توجه اولین فلاسفه را به خودش جلب کرده تغییرات موجود در طبیعت بوده. 

اینکه چطور وقت پاییز همه چیز دنیا دگرگون میشود؟ فصل ها چطور دنیا را رنگارنگ میکنند؟ مردن و زنده شدن، تغییر رنگ ها و در کل این همه تغییرات و تحولات باید نهایتا بر چیزی عارض شود. 

تمام هنر فلاسفه ایونی -طالس و آناکسیمنس و آناکسیمندر- توجه به همین ماده ای بود که عقلا باید پشت این تغییرات باشد. چیزی که این همه تغییرات را میپذیرد و با این حال ثباتی هم هنوز در عالم هست و مثلا درخت پاییز را همان درخت بهار نگه میدارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۵ ، ۲۱:۴۰

می گفت:

 در محله ما #فاحشه ای بود.

البته که من اهل این چیزها نبودم...

ولی او چند کودک بی پناه را هم پناه داده بود. 

هیچ وقت نفهمیدم که او را باید زنی بی شرف دانست یا نه! 

چند تایشان را به خانه اش آورده بود و آن ها مدرسه هم میرفتند...

آخرش هم نفهمیدم منی که فکر این کارها هم برایم سخت است شرافت نداشتم یا او که این کارها را میکرد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۵ ، ۲۰:۲۰

جمعیتی که پشت هیتلر بود، جمعیتی که برای دیدن لباس عروسی پسر ملکه انگلستان میروند، جمعیتی که پشت یزید بود، جمعیتی که پیاده به کربلا میروند، جمعیتی که انقلاب می کنند یا هر جمعیتی که در هر جا و هر زمانی دور هم جمع میشوند، جمعیت بودنشان و زیاد بودنشتن نشان از حق بودنشان نیست. 

حضور جمعیت و قبول عام مطلقا اثبات کننده هیچ چیزی نیست. 

مغلطه دانستن توسل به اکثریت هم همین موضوع را در منطق میگوید.

حق چیزی است که مدعی تا دلت بخواهد دارد، ولی واقعیت این است که خیلی بعید است که حقیقت را بشود در جاهای شلوغ پیدا کرد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۵ ، ۱۷:۴۷