دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

اینجا مجموعه ای از اندیشه های یک نافیلسوف معمولی را خواهید خواند. از نظر دادن دریغ نکنید...
نکته: مطالب این وبلاگ حتما با ذکر منبع یا نام نویسنده هستند؛ پس مالکیت مطالبی که بدون ذکر منبع آمده مربوط به همین وبلاگ میباشد:)
اینستاگرام: daily_dialectic

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نقد» ثبت شده است

نقدا دارم جوانیم را میدهم ، به امید به دست آوردن شادی. اما درست که نگاه میکنم شاید عطای این شادی -آن هم اینطور، نسیه- به لقایش نیارزد. از کجا معلوم که وعده سر خرمن نباشد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۵

نقد واقعی شوخی بر نمیدارد، رحم نمیکند و هر چیزی را از دم تیغ میگذراند. در نقد تعارف را باید کنار گذاشت و این برای کل جامعه و البته کل تمدن چیز بهتریست. تا میخواهی نقد کنی عده ای می آیند و "دلسوزی" می کنند و "احساساتی" می شوند و با جملاتی مثل اینکه "حالا این تجربه اول است" یا "نباید اینطور توی ذوق طرف بزنیم" و الخ می خواهند از کار ضعیف حمایت کنند؛ این ها اگر بدانند، دارند از خود آن فرد تا کل جامعه خیانت میکنند. کار ضعیف باید نقد شود، بیرحمانه هم نقد شود که اگر اینطور نباشد کارهای ضعیف شایع میشود و آفرینندگان، جسارت نشر هر کاری را می یابند. نتیجتا توقع ها پایین می آید، دقت در توجه به جزئیات کاهش می یابد و  مجالی برای شاهکارها که چه عرض شود، حتی برای کارهای خوب هم مجالی نخواهد بود.

منتقدین در نقد نه باید به کارهای قبلی فرد و نه به وجهه اجتماعی او و نه به حمایت های غیر تخصصی دیگران از اثر، وقعی نگذارند و بر اساس مبانی صحیح نقد و با تخصص کافی نسبت به اثر، دقیق و صریح باشند. باید نقاط قوت، تازگی ها و امتیازات اثر، همراه ایرادات و ضعف ها و خلاهایش را به روشنی بیان کنند تا هم آفریننده اثر و هم دیگران، امتیازات را بکار گیرند و از تکرار اشتباهات در امان مانند.

این اتفاقا یکی از بارزه های کشورهای پیشرفته و تمدن های خودساخته است که در نقدهاشان هیچ رحمی و هیچ ملاطفتی نیست و اینچنین بروز و جولان عوام فریبان و غیرمتخصصان، نزدیک به محال میشود و با افزایش سطح توقع عمومی، همه آفرینندگان را مجاب میکنند که اگر مقبولیت و توجه صاحب نظران را می خواهند باید صبر کنند و رنج فراوان ببرند؛ و اگر اینچنین نکنند طرد میگردند و کسی به آنها توجهی نخواهد کرد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۴

جمله شاهان بنده ی بنده خودند

جمله خلقان مرده ی مرده خودند

این داستان کشش و کوششی است که یکی از قوانین و اسرار این دنیاست.اما گاهی،همین موضوع مشکل بزرگی میشود در صاحبین افکار؛ زمانیکه آنها خودآگاه و حتی ناخودآگاه بدنبال جلب نظر عوام، جلب رضایت آن ها را وجهه نظر خود قرار میدهند. این مستقیما اصالت محتوا اعم از فکر یا هنر یا علم یا هر چیزی که ارائه میشود را نشانه می رود. اتفاقی که در واقعیت می افتد اینست که صاحبین فکری که قرار بود پیش گام مردم و منتقد افکار و آداب و رسوم و رفتار آن ها باشند الان درست بر عکس دنباله رو توده مردم شده و مثل دلقک های سیرک، باعث سرگرمی آن ها. البته اگر خوش شانس باشند در کوتاه مدت حسابی هم سرشان شلوغ میشود و اقبال تمامی پیدا میکنند ولی همین که دیگر سرگرم کننده نبودند رها میشوند، نه باقی میمانند و نه اثری باقی میگذارند.

کتاب "جهان همچون اراده و تصور" را که بزرگترین اثر شوپنهاور است تا سی سال نه کسی خواند و نه توجهی را جلب کرد اما ناگهان جهان فهمید که اندیشه ای را در آن کشف و فهم میکند که بسیار ناب است و باید هر چه زودتر همه آن را بشناسند. یا کتاب های نیچه را که تا چندین و چند سال بیش از چند هزار نفر نخوانده بودند ناگهان میلیون ها میلیون نسخه از آن ها در پیش چشمان متحیر اهل فکر -در همه سطوح آن- دست به دست شد. نیچه ای که در عرصه تفکر چنان می تاخت که تصورش را هم نمیتوان کرد و در این راه نه به تابوها نه اعتقادات و نه به مقدسات هیچ گروهی از مردم هیچ وقعی نمیگذاشت و چنان آزاده نقد میکرد که هیچ قید و بندی را نمیتوانستی برایش قائل شوی؛ یا شوپنهاوری را که تمام عمر را در تنهایی سر کرد و جهان در فکر و نظرش با جهانی که برداشت عوام و خواص زمانه اش بود زمین تا آسمان متفاوت بود؛ اما نه آن تنهایی و نه آن تفاوت ها هیچ کدام او را از نظر و معتقداتش منصرف نکرد؛ و الان من و تو باید با چنان اشتیاق و تحیری به آثارش توجه کنیم که حتی درک اینکه روزگاری چنان مهجور بوده اند در ذهنمان نگنجد.متفکرین نباید اصالت نظر خود را فدای جلب توجه "بسیار بسیارتر از بسیاران" (تعبیری که نیچه برای عوام استفاده میکرد) کنند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۳