دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

اینجا مجموعه ای از اندیشه های یک نافیلسوف معمولی را خواهید خواند. از نظر دادن دریغ نکنید...
نکته: مطالب این وبلاگ حتما با ذکر منبع یا نام نویسنده هستند؛ پس مالکیت مطالبی که بدون ذکر منبع آمده مربوط به همین وبلاگ میباشد:)
اینستاگرام: daily_dialectic

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

گاهی وقت ها که به گفته های خودت رجوع میکنی و باز هم گاهی وقت ها که به عمق حماقت و سطحی بودن بعضی از اون ها -بخصوص در یک جمعی که اصطلاحا چیز فهم اند- پی میبری ترغیب میشی که ساکت بمونی. با خودت میگی اگر ساکت باشم و شنونده باشم وجهه خودم رو حفظ میکنم و لااقل به عنوان یک احمق پرحرف شناخته نمیشم. اما من به شما میگم که برای یادگرفتن لازمه که حرف بزنیم. اگر ما چیزی رو که تو کلّمون داریم برای دیگران نگیم محاله بفهمیم کجاهای داشته هامون اشتباهه و اینکه چه چیزهایی هست که الان نمیدونیم، ولی باید بدونیم. و طبعا تا این اطلاعات حیاتی رو بدست نیاریم نمیتونیم خودمون رو اصلاح کنیم. بگذارید بعضی از این دیگران هم به شما بگن احمق پرحرف! مطمئن باشید ارزشش رو داره... 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۱۷

 همیشه همینطوریه! اول همه آدما وهمه قصه ها خوبه. جالب اینجاس که آخر همشون هم خوبه. اما معمولا آدما انقدر پای قصه هم نمیمونن که این آخرای خوب رو ببینن. وسط کار جا میزنن. وسط قصه رو آخر قصه میکنن. خرابش میکنن...

تو قصه ها خیلی باید صبور بود...

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۱
دریافت فایل
عنوان: خلاصه کتاب درس گفتارهایی در فلسفه اخلاق 7
حجم: 316 کیلوبایت
توضیحات: در این بخش با رابطه دین و اخلاق آشنا می شویم. آیا دین مبتنی بر اخلاق است یا بر عکس اخلاق مبتنی بر دین است؟ آیا می توان دیندار نبود اما اخلاقی زندگی نمود؟ آیا می توان دیندار بود و اخلاقی زندگی نکرد؟ جایگاه دستورات الهی در ادیان ابراهیمی در تشخیص درستی و نادرستی اعمال چیست؟ حسن قبح، ذاتی است یا نه؟

بقیه قسمت ها را در اینجا ببینیند
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۴

چیزی که بعد دیدنت ز من ماندست

چیزی جز انعکاس مات آرزویی محال نیست

هزار کتاب شعر در ضمیر من جوشید

هزار حیف! در فکر تو کار دیگری مجال نیست

وصل اگر چه سرنوشت ما نشد ولی

لطفِ داستان عاشقی وصال نیست

عشق اگر سر از وصال دراورد کجا عشق است؟

 داستان پوچ هر روزیست

تکراریست...

عاشقی سوختن و ساختن است...

-معین مرادی-

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۵

این روزها از سیبیل های نیچه آویزان شده ام. مرد خیلی خیلی مدرن. اصلا پدر مکتب بعد از مدرن. کسی که خیلی زیاد زودتر از زمانی که باید به دنیا آمد و خودش هم این را خوب می دانست و زیاد هم می گفت. کسی که نیمی از عمرش را مریض احوال بود و بیناییش گاه تا کوری مطلق میرسید و هیچ چیز هم بیش از همین کوری های دوره ایش آزارش نداد. مردی که وقتی دست به قلم میشد درست مانند اینکه برش وحی شود چنان استوار و با یقین و چنان عمیق و ماورایی مینوشت که سابقه اش فقط در پیامبران ابراهیمی پیدا میشود. مردی که به همه چیز می خندید و آنقدر هم خوب میخندید که جهانی را به خنده واداشت؛ بی خبر از آن که او به همان جهان و همان جهانیان بود که میخندید. مردی که یازده سال آخر از پنجاه و شش سال زندگیش در روان پریشی محض گذشت...

نیچه...پیامبر دوران مدرن بود. مبشر و منذر هزاره سوم. کسی که در مدرن بودن هر چه میروی باز هم یک گام جلوترش می یابی...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۹

نادون بودن خودش چیز بدی نیست. نادونی که زیاد حرف میزنه رو هم ممکنه بشه تحمل کرد؛ اما نادونی که تلاش کنه نادونیش رو پشت اصطلاحات آنچنانی و نوع حرف زدنش پنهون کنه واقعا قابل تحمل نیست. یعنی حال آدمو بد میکنه ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۳


این عکس شیخ ابراهیم زنجانی، یکی از علمای بلند پایه انقلاب مشروطه است که در نهایت نیز در همان مشروطه اعدام شد. منظورم از این پست معرفی کتاب بسیار عالی "خاطرات شیخ ابراهیم زنجانی" است. در این کتاب توصیفات بی نظیر و متحیر کننده ای از رسومات غرایبی خواهید خواند که به نام دین در بین مردم ایران رواج داشته. همچنین انتقادات گزنده و دقیقی به بدنه روحانیت زمان خود وارد می کند که خواندنشان چشم را باز میکند و اطلاعات تاریخی خوبی می دهد. نکته دیگر نظراتی است که گاه و بیگاه درباره دین حقیقی و صحیح و با استناد به آیات و روایت میدهد که آن ها هم بسیار جالب توجه اند. در کل پیشنهاد میکنم حتما کتاب را مطالعه کنید.

پ.ن: خوشبختانه کتاب امسال مجوز نشر پیدا کرده.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۷

دریافت فایل
عنوان: خلاصه کتاب درس گفتارهایی در فلسفه اخلاق بخش ششم (سروش دباغ)
حجم: 305 کیلوبایت

توضیحات: این بخش بسیار شیرین و جالب درباره اخلاق مربوط می شود به عاطفه گرایی اخلاقی. هیوم را که پدر شکاکیت فلسفی در دنیاست پدر معنوی این نوع خاص از اخلاق گرایی میدانند. حلقه وینی و کتاب مقدسشان "تراکتاتوس" نوشته ویتگنشتاین و گزاره هایی که نهایتا توسط "ای جی ائر" درباره عاطفه گرایی اضافه شد سیر بیسار جالبی در تاریخ فلسفه اخلاق است. ضمن اینکه خود این بحث بسیار زیباست و فرق بین معرفت بخشی گزاره های بی معنا و گزاره های مهمل بسیار جالب توجه است.


بقیه قسمت ها را در اینجا ببینیند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۸

ترجیح میدهم با کفش های پاره ام به کتابفروشی بروم تا با مغزی خالی به کفش فروشی...

پ.ن: دیروز همه پولایی که برای کفش کنار گذاشته بودم دادم کتاب...😄😄

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۴۲

اگرچه همیشه در تنهایی بیشتر یادگرفته ام، اما هیچوقت اثری از آنچه با دیگران یاد گرفته ام را در تنهایی ها پیدا نکرده ام. کمتر بوده اند ولی از جنسی دیگر...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۴۰

دیروز بحث بسیار خوبی در یکی از گروه های تلگرام انجام شد. موضوع، مساله حجاب و حیا و همچنین حجاب اجباری بود. چون مسائل خوبی مطرح شد تصمیم گرفتم یک خلاصه دو صفحه ای بردارم و اینجا هم قرار بدم. امیدوارم برای دوستان هم مفید واقع بشه.حتما مطالعه کنید و مطمئن باشید ارزشش رو داره:)

دریافت فایل
عنوان: یک بررسی درباره حیا و حجاب
حجم: 230 کیلوبایت
توضیحات: گزاره های دینی را چطور باید معناکرد؟ برای مثال حیا را چطور می شود تعریف کرد؟

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۱

دریافت فایل
عنوان: خلاصه کتاب درس گفتارهایی در فلسفه اخلاق 5 (سروش دباغ)
حجم: 261 کیلوبایت

توضیحات: در این بخش آرای شهودگرایان درباره احکام اخلاقی بررسی می شود. "مور" بر این باور بود که همانطور که مقدمات هر استدلالی نهایتا باید بر یک اصل غیر استدلالی و اصطلاحا شهودی بنا شود، و استدلال در مقدمات تا ابد نمتواند ادامه دار باشد؛ پس این را درباره احکام اخلاقی نیز می توان تسری داد.

"راس" که قهرمان شهود گرایی است هفت اصل شهودی اخلاقی را تبیین کرد و معتقد بود در شرایط مختلف میتوان با شهود به این هفت اصل اساسی به قضاوتی درست رسید.


بقیه قسمت ها را در اینجا ببینیند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۶

یک قانونی رو همیشه باید در زندگی رعایت کرد و اون لزوم حق محوریه. حق محوری بر اساس عقل گرایی. بعضی وقت ها برای آدم پیش میاد که چیزی رو کسی براش میگه یا جایی مطالعه میکنه و این حس بش دست میده که به حقیقتی بی بدیل و نو دست پیدا کرده که نه تا بحال جایی مطرح شده و نه جوابی براش بیان شده. اگر فضای علمی کشور باز بود و اظهار نظر دانشمندان همراه هزینه های نامرتبط نبود سوالاتی که درباره دین و متن قرآن و گاهاً مغرضانه هم مطرح مشه خیلی جای بحث و تفسیر داشت و مجال این پیدا نمیشد که کسی اینجور حق رو با ناحق مخلوط کنه و سوالات هدف دار برای دلزدگی مردم از دین مطرح کنه. یه مورد ساده اینجا:

کجای اسلام آمده که مرد مالک زنه؟ 

بحث کنیز رو که تعریف مشخصی داره با کلیت زن معادل میگیرند و سوالات فضایی مطرح میکنن. مثل اینکه بگیم حکم غلام داشتن زنان یعنی مردان در اسلام مملوک زنان اند!

به این گزاره دقت کنید:

تا همین چند قرن پیش برده داری جزو لاینفک نظام های اجتماعی جهان بوده!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۰

این جملات رو از دیالوگ های کتاب داستانی و زیبای "سوکورو تازاکی بیرنگ و سالهای زیارتش" نوشته امیر مهدی حقیقت و نشر چشمه یادداشت کردم و البته قبلا در صفحه اینستاگرام هم منتشر کرده بودم. جالب و تامل برانگیزند:

- مهم اراده بردن است، اما درک این واقعیت هم مهم است که در دنیای واقعی گاهی هم میبازی.

- اگر راست راستی ورزشکاری باید یاد بگیری بازنده خوبی باشی.

- ایده مثل ریش است.آدم ها ندارندش تا دربیاید.

- آدم را درد است ک به تفکر وامیداد.

- آدم هایی ک آزادیشان گرفته میشود آخر سر از یک نفر بدشان می آید.

- دنیا به این سادگی ها زیرورو نمیشود این آدم ها هستند که زیرورو میشوند.

- لحظه ای که قبول میکنی مرگ را تحویل بگیری یک ظرفیت فوق العاده پیدا میکنی و درهای ادراک برویت باز میشود 

- هر چقدر که همه چیز کسالت بار و یکنواخت باشد، باز هم زندگی ارزش زندگی کردن دارد،

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۸

چشم هایت شعر میگویند

من این را خوب میبینم

جاری رگ های خون آغشته ی هر سو به هر سویند...

که در اندام خشک بی نصیبم روح میجویند.

من این وضع غمین را خوب میبینم

که چشمانت چه بی اندازه از من روی میگیرند

و چشمانت چه یاس پرفزونی زین وجود پافتاده خوی میگیرند

دیگران شاید... ولی من آسمانِ این زمین را خوب میبینم

زمینِ خلق و خویش خلق خوی سختی و سنگینی و خامی...

آری خوب میبینم

آسمان شعرهای چشم هایت 

چشم هایی پخته و چالاک 

مملو از احساس گم نامی

مملو از حس فراموشی هر چیزی به غیر از

کاروان شعرهای چشم هایت.

فعلا از اینجا همین را خوب میبینم...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۵

یه حس بد، همراه با دلسوزی بم دست میده وقتی افرادی رو میبینم که حتی اعتقاداتی که به ظن خودشون بش معتقد هستند رو هم نشناختن. 

با دوستی درد و دل میکردم که بعضی کتاب هام دارن ایمانم رو ازم میگیرن. 

گفت: نخون.

بش گفتم اولین جمله قرآن یک کلمست: "بخون"*

(*علق یک)

پ.ن: سفسطه نیست. ر.ک به 18 زمر


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۵

زنی که دچار کچلی میشود البته که دچار مشکل کوچکی نشده؛ آنقدر هم عوضی نیستم که بگویم در عوض چشمان قشنگش جبران میکند یا از این دست خزعبلات...ولی چیزی که هست این را میدانم که یک زن میتواند جور دیگری چنان زیبا باشد که حتی کچلیش هم دیده نشود یا اصلا بفرمایید که کل صورتش و ظاهرش و قیافه اش به چشم نیاید. زن میتواند از درون فرشته شود که هر چه ببینی فرشتگی ببینی و زیبایی و تناسب و وزن و خوبی... میشود زنی را که حتی کچلی دارد چنان دوست داشتنی یافت که چشم ها را به روی همه بقیه عالم می بندد...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۲۴

*تو میدونی انسان چیه؟

**یعنی چی که چیه؟ خب یه موجودی مثل بقیه موجوداته با یه سری فرق ها...

*تا اونجاییش که با بقیه موجودات یکیه رو کاری ندارم. فرقاش چیه؟

**مثلا همین که بقیه موجودات حس و عاطفه ندارن...

*خب حس و حواس رو که بقیه حیوان ها هم دارن.حتی گاها در بعضی از حواس بعضی هاشون بهتر هم هستن. درباره عواطف، هم مشاهده و هم علم اثبات کرده که حیوانات عاطفه مادر فرزندی دارن و حتی نسبت به هم ملاطفت دارن. داستان گربه ای که پنج بار زد تو دل خونه ای که آتش گرفته بود و به قیمت سوختن خودش هر پنج فرزندش رو نجات داد رو نخوندی؟ یا رفتار عاطفی بین فیل ها...از این ها زیاده.

**خب عقل و علم و فکر رو چی میگی؟

*واقعا فکر میکنی بقیه حیوان ها قدرت یادگیری ندارن؟ از بین چند راه بر اساس تجربه هاشون انتخاب گری نمیکنند؟ حافظه ندارن؟ به نظرت اینکه کروکودیل ها چند میلیون سال باقی موندن فقط بر اساس شانس و اقبال بوده؟ این تغییر شیوه ها و انتخاب بهترین تجربه ها اگر فکر و تعقل -در سطح پایین تر از نوع انسانیش- نیست پس چیه؟

**خب اخلاق و قانون که دیگه مخصوص انسانه؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۵

صبح ها از این جهت که شروع روز هستن مهمن. مثل بیت اول یک شعر... 

صبح ها رسم و رسوم خودشون رو دارن. و این مخصوصا وقتی خیلی مهم میشه که صبح رو با دیگران -مثلا بقیه خانواده- شروع میکنی. اونوقته که باید خیلی مراقب بود. اخمو بودن، عصبانی شدن، داد و بیداد کردن، بداخلاقی و هر جور کاری که انرژی منفی میده، بخصوص صبح ها میتونه فاجعه بار باشه؛ چون ممکنه کل روز رو برای همه خراب کنه... 

بدون اینکه اون ها مقصر باشن یا حتی توی اون اتفاق سهمی داشته باشن، روزشون خراب میشه! مگه آدما چندتا از این روزها دارن که یکیشون رو ما خراب کنیم؟ خیلی باید مراقب بود...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۳۰

فلسفه مشاء نام نحله ای از فلسفه است که در اندیشه، بر سنت فلسفه ارسطو است.

وجه تسمیه اش هم مربوط به عادتی بود در مدرسه ای که ارسطو در بازگشت دوباره خود به آتن تاسیس کرد . اساتید در آن عادت داشتند در حال حرکت درس دهند و بعد از کلاس هم سوال و پاسخ ها از اساتید در حال قدم زدن و حرکت پرسیده می شد. میدانید که مشاء در لغت به معنای راه رونده است.

در این فایلی که برای دانلود قرار داده ام، نحوه اثبات خدا در فلسفه مشاء و قسمتی از صفت هایی که بر چنان خدایی مترتب می شود را به زبان ساده و خیلی خیلی خلاصه بیان کرده ام. منبع هم کتاب بدایت الحکمه مرحوم علامه طباطبایی ره می باشد.

گروه مخاطب: علاقه مندان در هر سطحی از مطالعه فلسفه.


دریافت فایل
عنوان: خدا در فلسفه مشا
حجم: 285 کیلوبایت
توضیحات: خدا در فلسفه مشا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۴

دریافت فایل
عنوان: خلاصه کتاب درس گفتارهایی در فلسفه اخلاق 4
حجم: 274 کیلوبایت

درباره خطای مکی. او معتقد بود که مردم در داوری های اخلاقی خود یک پیشفرض دارند. آن ها بصورت پیشفرض خوبی و بدی و کلا ویژگی های اخلاقی را موجود می دانند و حال آنکه این ها وجود ندارند. پس او معتقد بود همیشه یک خطا در داوری ها هست.

پاسخی که مک داول به او میدهد بر اساس یک نوع وجود برای ویژگی های سبک اخلاقی است که به کیفیات ثانوی معروف است. وجود کیفیاتی مانند رنگ ها و بو ها و ... .


 بقیه قسمت ها را در اینجا ببینیند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۵

به این جمله فکر کنید! 

"ما آدما دور هم جمع شدیم و هر کسی رو که به بقای نسل و راحتی زندگیمون کمکی میکنه تشویق میکنیم."

مثلا بعضیا علم دارن و به خاطر همین هم مورد اقبال مردم هستن. البته از اونطرف هم مورد علاقه و توجه دیگران بودن غریزتاً لذت بخشه. اما واقعا علم چیه؟ چرا مردم عالِم ها رو دوست دارن؟ این علوم به چه دردی میخوره؟

شما بگید! علم، غیر از ابزاری برای امکان بقا و ادامه نسل انسانه؟ من میگم! همه علوم مثل پزشکی، مهندسی، جامعه شناسی، روانشناسی و همه و همه برای زندگی راحت تر، لذتبخش تر و افزایش اِعمال قدرت انسان بر بقیه موجودات بوجود میان. حتی خود همین فلسفه لعنتی برای جواب دادن به سوالاتیه که زندگی آدم ها رو جهنمی میکنه. همه فلسفه برای بازگردوندن همون لذتیه که با این سوالات جاش رو به سردرگمی و تحیر و رنج داده بود. جوابایی که واقعا بعضیاش بیشتر شبیه داستان های علمی تخیلیه. شما فلسفه افلاطون و ارسطو رو که اساس فلسفه به اصطلاح اسلامی هم هست ببینید! خودِ خودِ داستان های علمی تخیلی...

گاهی با خودم فکر میکنم شاید ما آدما هم درست مثل بقیه حیوانات این عالم در جریان قوانین طبیعت غوطه وریم و تنها تفاوتمون اینه که فکر میکنیم میتونیم چیزی بیشتر از حیوانی باشیم که اسمش رو انسان گذاشتیم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۴۳

کدام خدا مرده است؟ کدام نیک و بد وجود ندارد؟

نیچه اعتقاد خود را به مسیحیت زمانی که دانشجو بود از دست داد. اما این کدام مسیحیت، کدام خدا و کدام نیک و بد بود که اینطور او را دلزده میکرد؟

مسیحیتی که زاده ذهن ضعیفان و ناتوانانی است که ضعف و ناتوانی را فضیلت جلوه می دادند.

خدایی که حامی ضعیفان و ناتوانان است و روزی جای آنان را با توانگران و اقویا عوض خواهد کرد و حساب آن ها را خواهد رسید!

خیر و شری که واقعی نبود؛ حاصل ذهن راحت طلب ضعیفانی بود که به جای تلاش برای بهبود اوضاع خود، تلاش میکردند وضعشان را خیر توصیف کنند و حال دیگران را -که اگر بشان تعارف میشد در قبولش تردیدی نداشتند- شر جلوه دهند.

پ.ن: داستان مفصلی است که فقط اشاره شد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۶

نقدا دارم جوانیم را میدهم ، به امید به دست آوردن شادی. اما درست که نگاه میکنم شاید عطای این شادی -آن هم اینطور، نسیه- به لقایش نیارزد. از کجا معلوم که وعده سر خرمن نباشد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۵

درون من ز ناز عارضت سیاست

و ظاهرم؟

 قرمزی صورتم به آن گواست...

مادرم!

آیه های مریمت چقدر دلنشین

همنشین این دل غمین و بی نواست.

آیه آیه سوره های مریمت... برای این وجود کنجکاو و ناسپاس،

درست مثل وحی عشق... به سرزمین قدسی طواست.

مادرم!

 بدان که مدتیست... تمام سوره ها به گوش من...

آیه های سوره های مریم است و ناس ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۲۷

چیزی که مرا همیشه میترساند تایید شدن توسط آدم هاییست که نه مرا و نه فکر و ماهیتم را نشناخته اند. اینها خیلی خطرناک هستند. این ها تخریب کردنشان هم به همان سرعت و شدت تایید کردنشان است و چه بسا تا آنجایی که من دیده ام، پایش بیافتد خیلی هم سخت تر و بدتر تخریب میکنند.

خیلی از این ها می خواهند با تایید شما، یک نوع وابستگی را در شما بوجود آورند که یعنی مراقب باش! تا زمانی که مرا از خودت راضی نگه داری، این تایید و این حمایت هست و اگر روزی با من مخالفتی کردی یا حرفی زدی که نپسندیدم خبری هم از این حمایت ها نیست و چه بسا تخریب و رد کردن جایش را بگیرد.

همیشه سعی میکنم از این آدم ها و اینجور حمایت ها شانه خالی کنم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۲۸

حرف هایت را نمیشنوم. صدای رفتارت چنان بلند است که صدای نصیحت هایت به گوشم نمیرسد. چطور میخواهی آنگونه که میگویی باشم نه آنگونه که هستی؟

پ.ن: دو صد گفته چون نیم کردار نیست...

action speaks louder than words

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۹

دریافت فایل
عنوان: بخش سوم خلاصه کتاب درس گفتارهایی در فلسفه اخلاق
حجم: 312 کیلوبایت

توضیحات: ریچارد هیر فیلسوف انگلیسی و تجویز گرایی اخلاقی به این معنا که معتقد بود می توان با یک سری ملاک های صوری به قضاوت های اخلاقی کلی و تجویزی رسید....

 بقیه قسمت ها را در اینجا ببینیند
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۰۰:۱۸

یک پیشنهاد ساده و نوستالژیک:

فیلم "درباره الی" رو یک بار دیگه تماشا کنید.

وقتی امروز و پس از مدت ها دوباره تماشا کردم؛ دیدم که چقدر این فیلم، خوب به پیچیدگی های داوری های اخلاقی پرداخته.

اونجایی که شما دختر جوانی رو میبینید که به اصرار دوستش و فقط برای یک روز اومده تا کسی که فقط چند روز آینده رو ایران هست ببینه. از طرفی هم تصمیم قطعی برای به هم زدن نامزدیش داره.

یا اونجایی که مجبور میشن راجع به الی (که جونش رو برای نجات یکی از اون ها از دست داده) دروغ بگن.

یا اونجایی که نامزدش نهایتا با اطلاعات غلط از الی، یک قضاوت غلط رو تا آخر عمرش به دوش میکشه.

همه و همه نشان از پیچیدگی و دشواری داوری های اخلاقیه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۶

عاشق برق چشمای بچه ها هستم. چیزی که متاسفانه معمولا مشمول گذر زمان میشه. نمیدونم از کِی برق چشمام رو از دست دادم. اما باورتون بشه یا نه ... جواب این سوال میتونه برای هر کسی خیلی با اهمیت باشه... حتی اگر خودشم ندونه...

تمام حال و احساس یک آدم رو میشه از صورتش فهمید و همه صورت یک آدم رو از چشماش. شاید برای همینم هست که این همه سفارش چشمها رو می کنن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۲۱:۰۶