اگرچه همیشه در تنهایی بیشتر یادگرفته ام، اما هیچوقت اثری از آنچه با دیگران یاد گرفته ام را در تنهایی ها پیدا نکرده ام. کمتر بوده اند ولی از جنسی دیگر...
اگرچه همیشه در تنهایی بیشتر یادگرفته ام، اما هیچوقت اثری از آنچه با دیگران یاد گرفته ام را در تنهایی ها پیدا نکرده ام. کمتر بوده اند ولی از جنسی دیگر...
تعارف که نداریم! یا بیایید بگوییم لااقل با خودمان که تعارف نداریم! آدمیزاد گاهی باید تنها باشد، با خودش حرف بزند، از احساساتش با خودش بگوید، با خودش درددل کند، گریه کند، بخندد، داد بزند، گلایه کند، خودش را فرو بریزد و از نو بسازد.
این لحظه ها را اگر ندارید و اینجور جاها را اگر سراغ ندارید بدانید که چیزی در زندگیتان کم هست...
تنهایی حرمتی دارد که باید حفظ کرد، آنان که حرمت تنهایی خود را حفظ نمی کنند حریم خود را از دست می دهند، می شوند کاروان سرا که هر کس خواست می آید و یادگاری ای میگذارد و میرود. آدمیزاد برای کاروانسرا شدن ساخته نشده...
اینکه آدمی تنها به دنیا آمده، شاید برای این باشد که یعنی بفهمد باید تنهایی راهش را برود. با مردم ک باشی حداکثر تا اواسط راه را میروی.قله های تنها برای آدم های تنها ساخته شده اند.