تاریخ
"در این کلاس خوب باید توجه کنید؛ در اینصورت مانند پدران و مادران خود زودباور نخواهید بود."
.
تاریخ به طرز وحشت ناکی بیرحم است.
اول از همه عمق حماقت و سطحی بودنت را نشانت میدهد. درست جلوت می ایستد و خیلی جدی و محکم تمام اعتقاداتت را به سخره میگیرد. تمام شخصیت هایی را که مقدس و بی عیب میدیدی در ترازو میگذارد و در مقابل چشمان حیرانت وزن واقعیشان را نشانت میدهد.
مفهوم پیوستگی چیزی نیست که باورش برای هر کسی ساده باشد. پیوستگی یعنی اینکه تمام تاریخ یک روند پیوسته است و هیچ پدیده یا مکتب و دین و آیینی ناگهان در آن نیفتاده. وقتی به یک مسلمان معتقد عادی میگویی که جهان بینی پیامبر و کتابش جهان بینی بطلمیوسی است و از وام گرفتن دینش از ادیان مسیحی و یهودی میگویی یا اینکه چقدر پیامبرش از محیط و تربیت کودکی اش اثر گرفته و چقدر این آثار در مقومات آیینش بازتاب داشته فهمش برایش آسان نیست. تاریخ را از بعثت یا دیگر حداکثر از تولد رسول میبیند و قبلش را دیگر جهالت و گنگی و ابهام میداند.
تاریخ با کسی رودربایستی ندارد. مسئولیت تمام گفته ها و رفتار آدم ها را به خودشان متوجه میکند و هیچ جوره و با هیچ صلاحدیدی جایی را سانسور نمیکند. در تاریخ همه چیز لخت و عریان میشود، پرده ها کنار میرود و تمام دروغ ها و سیاه کاری ها بر آفتاب می افتد. خوبی های چهره هایی که با غرض ورزی زشت جلوه داده میشده و زشتی چهره هایی که زیبا نمایانده میشوند را در آیینه تاریخ می شود دید.
در تاریخ چیزی پنهان نمی ماند و همین عدم پنهان کاری تاریخ است که آن را بیرحم و بی مراعات میکند...
دیالکتیک
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.