برای نثار عشق بازگشته ام
شنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۲۲ ب.ظ
جوانم، بی تجربه و از سر راه آمده. سبک بار هم هستم، که میگویند برای رسیدن سبک بار باید بود. اما دلی آورده بودم که هم عمیق است، هم وسیع. می خواستم عشقی به زلالی آسمان کوهستان و پاکی چشمه هایش نثارتان کنم اما رخصتی ندادید. شاید فکر کردید صدقه میدهم. نه! "هنوز آنقدر مسکین نشده ام که به کسی صدقه بدهم"*.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.