فلسفه مشغول است
داشتم فکر میکردم که چقدر دستاوردهای علمی، زندگی بشری را متحول کرده! از جنبه هایی رفاه و آسایش و تنوع به همراه آورده و از منظری سختی و پیچیدگی و بی عاطفگی.
همچنین دیدگاه و جهانبینی انسان را هم خواهی نخواهی زمین تا آسمان متحول کرده. مدرنیته ای هم که میگویند بیشتر ناظر به همین ساحت است.
اما جایی که الان بیشترین ضعف را در آن میبینم معدل قدرت تحلیل ذهنی و عقلانیت انسان هاست. این دیگر مثل دست آوردهای علمی خریدنی نیست و لزوم و ارزشش هم آنقدر واضح نیست. تازه اینطور که به نظر میرسد نفع عده زیادی از سودجویان تریبون دار و قدرتمند و سیاس دوران با نبودش گره خورده و کم و زیاد، بوی استحماری هم از وضع جهان فهمیده میشود.
به من باشد، تنها پهلوان خفته ای را که توان مدد در این وضع ناجور دارد را "فلسفه" میدانم.
اما حیف که فلسفه این روزها خیلی درگیر خودش است. دنبال که میکنی مثل منطق دانیست که صبح تا شب جدول صدق گزاره های صوری مختلف را رسم میکند بی آنکه جمله ای جای این p و q ها قرار دهد و بی آنکه بیاموزد این ها واقعا قرار است چه دردی را درمان کنند...
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.