دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

دیالکتیک یک نافیلسوف

باید تکلیف خود را با بعضی چیزها روشن کرد

اینجا مجموعه ای از اندیشه های یک نافیلسوف معمولی را خواهید خواند. از نظر دادن دریغ نکنید...
نکته: مطالب این وبلاگ حتما با ذکر منبع یا نام نویسنده هستند؛ پس مالکیت مطالبی که بدون ذکر منبع آمده مربوط به همین وبلاگ میباشد:)
اینستاگرام: daily_dialectic

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

انسان+غایتمندی؟

سه شنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۳۶ ب.ظ

چقدر این ایده که پیدایش حیات و بخصوص پیدایش آدمیزاده باید غایتمند باشد بنظرم عجیب می آید! بنظرم میرسد این ایده باید از جایی از تخیل و خودخواهی و خودبینی آدمی آمده باشد.

اما وقتی کمی عالمانه تر به قضیه نگاه میکنیم، متوجه میشویم که حیات هست، همانطور که ممکن بود نباشد، همانطور که دیگر چیزها هستند و بسیاری از بقیه چیزها هم نیستند. پیدایش حیات بخشی از روند یک سیستم بزرگ تر است که طبیعت مینامم. و آن دارد کار خودش را میکند...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۹

نظرات  (۷)

۲۰ آبان ۹۴ ، ۱۴:۳۸ پرواز سپید
سلام
ببینید من فلسفه م کف زمینه! باید راحت تر توضیح بدید!
"شهودا" یعنی چی؟
"به نسلسل می رسید" یعنی چی؟
من فقط اینو فهمیدم که همه چیز قابل اثبات نیست.
راستی شما خودتون فرمودید که اخلاق برامده از زندگی اجتماعیه!
یه جورایی میشه تابع اجتماع دیگه!(یا من بازم بد فهمیدم؟)
پاسخ:
برای مفهوم شهود، شهود عقلانی و نه عرفانی را در سایت ها جستجو کنید.
 تسلسل یعنی حرکت بی انتها. اینجا یعنی شما برای مقدمه یک استدلال اثبات بخواهید و بعد دوباره برای مقدمات اثبات بعدی هم اثبات بخواهید، تسلسل یعنی شما تا ابد اثبات بخواهید که محال میشود، دیگر یک مقدماتی هست که بر اساس شهود عقلانی بدیهی و بینیاز از اثبات خواهند بود،
درباره اخلاق هم نه! اخلاق اگر وابسه به عرف شود اصلا اخلاق نیست، همان عرف است.

۲۰ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۷ پرواز سپید
یه سوال دیگه!
یه جایی گفتم همه چیز باید اثبات بشه.
کسی گفت این رویکرد کوپر به علمه.
ولی سه رویکرد دیگه به علم اینو نفی میکنن. نمی دونم اون سه رویکرد دیگه چیه.اگه بتونید بهم کلیدواژ] بدید برای سرچ یا توضیح بدید ممنون میشم.
پاسخ:
متاسفانه درباره این رویکردها که میفرمایید چیزی نشنیدم.
ولی این رو میدونم که نهایتا همه چیز قابل اثبات نیست. چون این ادعا به تسلسل میرسه. یعنی یک جایی به قبل را شما باید شهودا بدیهی بدونید...
۲۰ آبان ۹۴ ، ۰۰:۳۵ پرواز سپید
میدونید سوالم چیه؟ چرا این روند طبیعی یه جور دیگه ای طبیعی نبوده؟
مثلا چرا ما سه تا پا نداشتیم؟
چرا پرواز نمیکنیم؟
اینا سوالامه ها...
خوب بودن که همیشه در اجتماع تعریف نمیشه!
بعضی افراد در اجتماع خودشون بد بودن ولی الان که به تاریخ نگاه میکنیم میبینیم که خوب بودن
و بعضی برعکس...
اصلا بااین توضیح چرا میل به بودن هست؟
چرا برای ماها فرق داره باشیم بااین که نباشیم؟
یه عالمه سوال دارم ها!
پاسخ:
به نظر میرسه این ویژگی ها بر اساس تطابق انواع مختلف با محیطبدست اومده. یعنی بر اساس نیاز هر موجودی، بدنش تطابق پیدا کرده و اندام خاصی پیدا کرده. پس اگر لازم داشتیم ممکن بود سه تا پا داشته باشیم...
چه کسی گفت اخلاق تابع اجتماعه؟!!!! چیزی که تابع اجتماعه نسبی میشه و دیگه اخلاق نیست. اخلاق بر اساس هنجارهای مختلف نهایتا تابع عقله. 
میل به بودن در همه هست. در واقع میل به تناسل و بقا، چرایی ماندن نوع انسانه نه اینکه حالا که هستیم بپرسیم چرا میل به ماندن داریم. این در غریزه ماست.
۱۹ آبان ۹۴ ، ۲۲:۰۹ ستاره روشن
در مورد حیات و خلقت جانداران و بحث رحجان بدیع بودن خلقتشان به تکاملی بودن آن کتاب "چالش های پیش روی نظریه تکامل" رو معرفی می کنم" در مورد بحث پیدایش هم کتابی هست از پروفسور "فضل ا.. رضا" عنوانش رو خاطرم نیست، فک کنم "آفرینش" یا همچین چیزی...
خیلی وقت پیش خوندمش... منابع دیگه ای هم دیدم ..پیداشون  کردم میذارم براتون 

پاسخ:
ممنون از شما
۱۹ آبان ۹۴ ، ۲۰:۵۲ ستاره روشن
اصلا و ابدا پیدایش چیزی حادثه نبوده و نیست....
پیدایش تمام سیستم بزرگی که می گید کلا غایتمند هست و چون بشر هم جزوی از این سیستم غایتمند هست، براش غایتی تعریف میشه 
اگر در  مورد نحوه ی پیدایش حیات و چالش های مرتبط با نظریه تکامل مطالعه کرده باشید، قطعا به این موضوع پی بردید که به هیچ عنوان توالی خاصی مشاهده نشده و زنجیره ای نبوده، پیدایش هر موجودی نه تکامل، بلکه یک ابداع بوده و این موضوع اسناد علمی موثقی هم داره که اینجا مجال بحثش نیست...
پاسخ:
مطالعه کمی داشتم ولی این مدعاها را اولین باره میشنوم. لطفا منابع رو هم معرفی کنید.
چیزی که میدونم در سیر تکامل حیات مراحلی هست که اگر هر کدام طور دیگری رقم میخورد داستان زمین هم چیز دیگری میشد. مثل برخورد تیا با زمین و بوجود آمدن ماه و فاصله فعلی ماه با زمین که اگر کمتر یا بیشتر بود همه چیز عوض میشد...
۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۸:۵۴ پرواز سپید
آهان...
خب چرا؟ چه جور و از کجا میشه به همچین اعتقادی رسید؟
و آیا همچین اعتقادی میل به بودن و خوب بودن رو کم نمیکنه؟
نمی خوام به چالش بکشومنتون ها! واقعا میخوام بدونم...
مثلا یه فیلسوف که همچین اعتقادی داره چه جوری بهش رسیده؟
پاسخ:
دوست عزیز به نظر میرسه که غایتمندی چیزیه که نیاز به اثبات داره. شما اگر نظریات پیدایش منظومه شمسی و پیدایش حیات در زمین را دنبال کنید میبینید که این ها جزو یک روند طبیعی پیش آمده. شما اثری از وجود یک مبدء یا یک آفرینش ناگهانی نمیبینید. غایتمند بودن آفرینش و انسان؛ البته که مقداری آرامش بخش هست ولی شواهد علمی نداره.
درباره اخلاقی زندگی کردن. اخلاق به هیچ وجه تابع وجود هیچ علت غایی نیست. همانطور که اخلاق تابع دین نیست. اخلاق اتفاقا یک هنجار علمی و برامده از زندگی اجتماعی و برای فایده خاصش ساخته میشه نه به خاطر غایتمند بودن دنیا. مثلا شما نگاه کنید افراد بیدین لزوما بی اخلاق نیستن و برعکس...
۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۳:۰۷ پرواز سپید
سلام
نفهمیدم یعنی چی! میشه بیشتر توضیح بدید!ممنون
پاسخ:
این عبارت نفی هدفمند بودن موجودات زنده است. یعنی اعتقاد به اینکه پیدایش حیات و سپس پیدایش انسان در تکامل آن، صرفا حادثه ای طبیعی بوده که هم میتوانسته رخ ندهد و هم میتوانسته کاملا متفاوت با چیزی که الان هست باشد، هیچ هدف ماوراالطبیعی هم ندارد

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی